Page 3 - ZiroRo-6
P. 3
ﺻﻔﺤﻪ ٦١از ١٢٩ زير و رو
»روي سكوي سنگ ِي دور پاركينگ گلدون بچسبونيد« اين را Gg4nghtنوشت كه براي بار چندم
حر ِف گلدان را ميزد .گير داده بود به گل و گلدان» .يك فكري به حال موتورخانه بكنيد .آب فشار
نداره ،گرمم نيست« اين را مدير قبلي ساختمان نوشت و اين ،چندمين درخواستي بود كه ميداد .بيشتر
از همهي ساكنين ساختمان درخواست داشت .انگار نه انگار تا همين چند روز پيش خودش مدير
ساختمان بوده» .به نظر من هر ماه جلسه بذاريم« اين را btedysگفت كه فريد نميدانست كيست.
عكس نداشت .برعكس پيرزن طبقه پنج كه عكسي از خودش با لباس راحتي و موهاي آرايشگاه رفته و
صورت بزككردهاش گذاشته بود و بعد از پيام او فعﻼ كسي چيزي ننوشته بود» .صداش به جهنم! درِ
آسانسور از ت ُو زخم و زيلي شده .رو بورد بزنيد لطفا به در آسانسور كليد نكشيد« ساختمان بورد نداشت
ولي گرو ِه تلگرامش راه افتاده بود .گروه را عقل كل درست كرده بود و اسمش را گذاشته بود :درستش
ميكنيم .بعد از پيام كليدي پيرزن چند ساعتي كسي چيزي ننوشت تا اينكه مدير قبلي دوباره چند