پست های لیستی

لیست سبک 1

وحشی
1 اسمش رضاست. چشم چپش با لایه‌ای از خونابه، آویزان شده؛ حالا دیگر یک طرفِ صورت و بدنش از کار…
«آنتی هیستامین، کُلداکس، اِستامینوفِن». وارد خیابان فرعی می‌شود. یک‌ بار دیگر مرور می‌کند. غیر از این قرص‌ها چیز دیگری نمی‌خواهد.…

لیست سبک 2

وحشی
1 اسمش رضاست. چشم چپش با لایه‌ای از خونابه، آویزان شده؛ حالا دیگر یک طرفِ صورت و بدنش از کار…
«آنتی هیستامین، کُلداکس، اِستامینوفِن». وارد خیابان فرعی می‌شود. یک‌ بار دیگر مرور می‌کند. غیر از این قرص‌ها چیز دیگری نمی‌خواهد.…

شبکه ای سبک 1

وحشی
1 اسمش رضاست. چشم چپش با لایه‌ای از خونابه، آویزان شده؛ حالا دیگر یک طرفِ صورت و بدنش از کار…
«آنتی هیستامین، کُلداکس، اِستامینوفِن». وارد خیابان فرعی می‌شود. یک‌ بار دیگر مرور می‌کند. غیر از این قرص‌ها چیز دیگری نمی‌خواهد.…
کار مهندسی، تمام‌وقت؛ مشاوره، پاره‌وقت! بخش بخش در حال گسستن بودم و لحظه‌های شرکتی‌ام، سخت‌تر از قبل می‌گذشت. کلمه نجاتم…
شغال
بعد از شرکت رفته بود پیش بابا جان، نشسته بودند پای اخبار یکی از آن شبکه‌های بیرون کشور که بابا…

شبکه ای سبک 2

وحشی
1 اسمش رضاست. چشم چپش با لایه‌ای از خونابه، آویزان شده؛ حالا دیگر یک طرفِ صورت و بدنش از کار…
«آنتی هیستامین، کُلداکس، اِستامینوفِن». وارد خیابان فرعی می‌شود. یک‌ بار دیگر مرور می‌کند. غیر از این قرص‌ها چیز دیگری نمی‌خواهد.…
کار مهندسی، تمام‌وقت؛ مشاوره، پاره‌وقت! بخش بخش در حال گسستن بودم و لحظه‌های شرکتی‌ام، سخت‌تر از قبل می‌گذشت. کلمه نجاتم…
شغال
بعد از شرکت رفته بود پیش بابا جان، نشسته بودند پای اخبار یکی از آن شبکه‌های بیرون کشور که بابا…

شبکه ای سبک 3

وحشی
1 اسمش رضاست. چشم چپش با لایه‌ای از خونابه، آویزان شده؛ حالا دیگر یک طرفِ صورت و بدنش از کار…
«آنتی هیستامین، کُلداکس، اِستامینوفِن». وارد خیابان فرعی می‌شود. یک‌ بار دیگر مرور می‌کند. غیر از این قرص‌ها چیز دیگری نمی‌خواهد.…
کار مهندسی، تمام‌وقت؛ مشاوره، پاره‌وقت! بخش بخش در حال گسستن بودم و لحظه‌های شرکتی‌ام، سخت‌تر از قبل می‌گذشت. کلمه نجاتم…
شغال
بعد از شرکت رفته بود پیش بابا جان، نشسته بودند پای اخبار یکی از آن شبکه‌های بیرون کشور که بابا…

شبکه ای سبک 4

وحشی
1 اسمش رضاست. چشم چپش با لایه‌ای از خونابه، آویزان شده؛ حالا دیگر یک طرفِ صورت و بدنش از کار…
«آنتی هیستامین، کُلداکس، اِستامینوفِن». وارد خیابان فرعی می‌شود. یک‌ بار دیگر مرور می‌کند. غیر از این قرص‌ها چیز دیگری نمی‌خواهد.…
کار مهندسی، تمام‌وقت؛ مشاوره، پاره‌وقت! بخش بخش در حال گسستن بودم و لحظه‌های شرکتی‌ام، سخت‌تر از قبل می‌گذشت. کلمه نجاتم…
شغال
بعد از شرکت رفته بود پیش بابا جان، نشسته بودند پای اخبار یکی از آن شبکه‌های بیرون کشور که بابا…

شبکه ای سبک 5

شبکه ای سبک 7

وحشی
1 اسمش رضاست. چشم چپش با لایه‌ای از خونابه، آویزان شده؛ حالا دیگر یک طرفِ…
«آنتی هیستامین، کُلداکس، اِستامینوفِن». وارد خیابان فرعی می‌شود. یک‌ بار دیگر مرور می‌کند. غیر از…
کار مهندسی، تمام‌وقت؛ مشاوره، پاره‌وقت! بخش بخش در حال گسستن بودم و لحظه‌های شرکتی‌ام، سخت‌تر…
شغال
بعد از شرکت رفته بود پیش بابا جان، نشسته بودند پای اخبار یکی از آن…

برای جستجو تایپ کرده و اینتر را بزنید

سبد خرید