تاریخ نگارش داستان: تیر 93 بیرون، توی خیابان، توی اتوبان…
تاریخ نگارش داستان: مرداد 96 - نسخه نهایی: بهمن 96…
تاریخ نگارش داستان: دی 92 ترتیب بخشهای داستان: از راست…
احسان راه افتاد به سمت ساختمان اداری. سرِ راه، نزدیکِ…
مهران توی اتاق سرایداری بود. راهروی بیرون، سقف نداشت. دیوارش…
همه دردها مسخرهاند. هیچ دردی نیست که نتوان فراموشش کرد.…
همه دردها مسخرهاند. هیچ دردی نیست که نتوان فراموشش کرد.…
سرد بود، کمتر از دیشب. کلِ محوطهی جلوی شهرک را…
سر شب بود که مو اسکاچی را هم آوردند و…
- 1
- 2