کار مهندسی، تماموقت؛ مشاوره، پارهوقت! بخش بخش در حال گسستن بودم و لحظههای شرکتیام، سختتر از قبل میگذشت. کلمه نجاتم…
این یک سیلی نیست! (سیلی همان چَک است) دو سال پیش، بین عدهای پیچید که این یک پیپ نیست. خیلیها…
عکس تار است و تیره و تارک دنیایی. لعنت به ت! روزی که با هم تبت را به عنوان مقصد…
نیک هورنبای در سال 1957 در انگلستان متولد شد. پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه کمبریج و پیش از آنکه یک…
فیلم "رضا" ساخته علیرضا معتمدی اروتیک، زیباست! اصفهان "رضا" تازه و متفاوت است و شخصیت رضا ساده و خاص و…
سوم شخص محدود بود ولی هنوز فکر میکنم یک رمان راوی اول شخص خواندهام. خیلی سریع هم خواندمش. فقط یک…
«برای اولین بار در زندگیام، بستن چشمهایم مثل قمار کردن بود» شاید ادبیات جنایی چندان جدی گرفته نشود، ولی خوبش،…
دستی بزرگ از گِل بیرون آمده بود و بدن بز را فرا گرفته بود. حضورش بیتاثیر است. کمتر از بقیهی…
چرا تمام نمیشود؟ چرا دست از سرش بر نمیدارند؟ پشت پرسههای پراکندهشان دور دختر، وحشیتی پنهان است. از هم فاصله…
هنوز همینجا ایستادهام .... بعضی تصمیمها هست که موقع اجرا، سرِ آدم را میکوبد به دیوار! تصمیم به انجام بعضی…